
داستان این فیلم دربارهی فردی به نام «فورست گامپ» میباشد که روی نیمکت نشسته و منتظر اتوبوس است. او در همانجا، برای افراد مختلف، گوشههایی از داستان زندگی خود را نیز تعریف میکند که مصادف با اتفاقات مهم دوران تاریخی آمریکا نیز میباشد.
Forrest Gump, while not intelligent, has accidentally been present at many historic moments, but his true love, Jenny Curran, eludes him.
لینک های دانلود 480p 720p 1080p 2160p
ستوان تیلور: هنوز مسیح رو پیدا نکردی، گامپ؟
فورست: نمیدونستم باید دنبال اون بگردم، قربان.
جِنی: اسمش فورستـه.
فورست: مثل من.
جِنی: اسمشو به یاد باباش گذاشتم.
فورست: یه بابا داره که اسم اونم فورستـه؟
جِنی: تو باباشی، فورست.
فورست: من سه سال و دو ماه و چهارده روز و شانزده ساعت، دویده بودم.
یکی از دوندهها: هیس، ساکت! یه چیزی میخواد بگه.
فورست: خیلی خستهام. فکر کنم دیگه میرم خونه.
جِنی: بدو فورست، بدو.
فورست گامپ: صبح روز شنبه مُردی و گذاشتمت اینجا زیر درختمون. و دادم با بولدوزر، اون خونهی پدرت رو خراب کردن. مامان همیشه میگفت که مرگ، جزئی از زندگیه. ای کاش نبود. «فورست» کوچولو حالش خوبه. وقتشه که به زودی مدرسه رو شروع کنه. من هر روز صبحانه، نهار و شامش رو درست میکنم. مطمئن میشم که هر روز موهاشو شونه کنه و دندوتاشو مسواک بزنه. بهش یاد میدم چطور پینگ پونگ بازی کنه. کارش درسته. زیاد ماهی میگیریم. و هر شب، یه کتاب میخونیم. اون خیلی باهوشه، جینی. اگه بودی خیلی بهش افتخار میکردی. من بهش افتخار میکنم. اون یه نامه برات نوشته و میگه من نباید بخونمش. قرار نیست من بخونمش، پس برات میذارم همینجا. نمیدنم حق با مامان بود یا ستوان «دَن». نمیدونم ما سرنوشتی داریم یا نه، یا اینکه همه ما فقط به صورت تصادفی، روی یه نسیم شناوریم. ولی به نظر من هر دو تا دُرستن. شاید هر دو، همزمان دارن اتفاق میوفتن. ولی دلم برات تنگ شده، جینی. اگه چیزی لازم داشتی، زیاد دور نیستم.
جِنی: تا حالا شده «فورست»، راجع به کسی که در آینده میخوای بشی، رویاپردازی کنی؟
فورست: اینکه قراره کی بشم؟
جِنی: آره.
فورست: مگه قرار نیست، خودم بشم؟!
فارست گامپ: با من ازدواج میکنی؟ من یه همسر خوب میشم جنی.
جنی: میشی فارست.
فارست گامپ: اما تو نمیخوای با من ازدواج کنی.
جنی: تو نباید با من ازدواج کنی.
فارست گامپ: چرا منو دوست نداری جنی...؟ من آدم با هوشی نیستم، اما میدونم عشق چیه.
مامان همیشه میگفت زندگی مثل یک جعبه شکلاته. تو نمیدونی چی قراره گیرت بیاد.
گروهبان: «گامپ»! اصلیترین هدفت تو ارتش چیه؟
فورست: اینه که هر کاری رو بهم میگید انجام بدم، گروهبان.
گروهبان: خدا لعنتت کنه گامپ! تو یه نابغهای. این بهترین جوابی بود که تا حالا شنیده بودم. حتما آی.کیوت 160ـه. خیلی با استعدادی سرباز گامپ.
فورست گامپ به تنهایی معرف یه سبک زندگیه که حرف اصلیش رو شاید بشه اینطور خلاصه کرد که از هر دست بدی از همون دست میگیری با این حال زندگی بازم تلخی های خودش رو داره اما آدمیزاد چاره ای نداره جز خوب بودن.
این فیلم رو بیش از ده بار دیدم و بازم هروقت می بینمش حس خیلی خوبی بهم دست میده.
این حرفا البته به این معنی نیست که فورست گامپ فقط در محتوا خوبه. لامصب هم در فرم هم در محتوا در بالاترین سطح ممکنه و جایزه هایی که در جشنواره های مختلف گرفته (اونم در رقابت با پالپ فیکش و شاوشنک) همه چیزو ثابت می کنه.
و اینم بگم که از معدود فیلماییه که فیلم بهتر از رمان شده. واقعا دست اریک راث و باب زمکیس درد نکنه که یه سری تغییرات دادن در فیلمنامه دادن تا حاصل کار انقدر خوب بشه.